معنی شخصیت بخشی - جستجوی لغت در جدول جو
شخصیت بخشی
صفّة جزئيّةٍ
ادامه...
صَفَّةَ جُزْئِيَّةٍ
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به عربی
شخصیت بخشی
Personification
ادامه...
Personification
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
شخصیت بخشی
personnification
ادامه...
personnification
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
شخصیت بخشی
Personifikation
ادامه...
Personifikation
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به آلمانی
شخصیت بخشی
의인화
ادامه...
의인화
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به کره ای
شخصیت بخشی
مجسمہ سازی
ادامه...
مجسمہ سازی
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به اردو
شخصیت بخشی
মানবিকীকরণ
ادامه...
মানবিকীকরণ
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به بنگالی
شخصیت بخشی
การทำให้เป็นบุคคล
ادامه...
การทำให้เป็นบุคคล
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به تایلندی
شخصیت بخشی
utuaji wa nafsi
ادامه...
utuaji wa nafsi
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
شخصیت بخشی
kişileştirme
ادامه...
kişileştirme
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
شخصیت بخشی
擬人化
ادامه...
擬人化
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
شخصیت بخشی
הַאַנוֹשָׁה
ادامه...
הַאַנוֹשָׁה
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به عبری
شخصیت بخشی
personifikasi
ادامه...
personifikasi
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
شخصیت بخشی
уособлення
ادامه...
уособлення
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شخصیت بخشی
олицетворение
ادامه...
олицетворение
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به روسی
شخصیت بخشی
personificatie
ادامه...
personificatie
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به هلندی
شخصیت بخشی
personificación
ادامه...
personificación
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
شخصیت بخشی
personificazione
ادامه...
personificazione
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
شخصیت بخشی
personificação
ادامه...
personificação
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شخصیت بخشی
拟人化
ادامه...
拟人化
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به چینی
شخصیت بخشی
personifikacja
ادامه...
personifikacja
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به لهستانی
شخصیت بخشی
व्यक्तित्वारोपण
ادامه...
व्यक्तित्वारोपण
تصویر شخصیت بخشی
دیکشنری فارسی به هندی